loading...
شعر های عاشقانه

محمد بازدید : 64 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (2)

هميشه فکر کن تو يه دنياي شيشه اي زندگي ميکني. پس سعي کن به طرفه کسي سنگ پرتاب نکني چون اولين چيزي که ميشکنه دنياي خودته

 

سيب سرخي رابه من بخشيد و رفت ، عاقبت برعشق من خنديد ورفت ، اشك درچشمان سردم حلقه زد ، بي مروت گريه ام راديد و رفت

محمد بازدید : 68 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

در غرور اشک من همیشه یاد تو بود در سکوت سینه فریاد تو بود

 

چشم وقتی زیباست پرازاشک باشد اشک وقتی زیباست برای عشق باشد عشق وقتی زیباست برای توباشد تووقتی زیبا هستی که برای من باشی و ما هنگامی زیبا هستیم که برای هم باشیم

محمد بازدید : 40 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

هميشه کسي رو انتخاب کن که اونقدر قلبش بزرگ باشه که نخواهي براي اينکه تو قلبش جا بگيري خودت رو کوچک نکني

 

به چشمانت بياموز ؛که هرکس ارزش ديدن نداردبه دستانت بياموز ،که هرگل ارزش چيدن نداردبه قلبت بياموز که هر کس کنج آن جايي ندارد

محمد بازدید : 53 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

واسه شكستن يه دل فقط يه لحظه وقت مي خواد.اما واسه اينكه از دلش در بياريشايد هيچ وقت فرصت نداشته باشي... ميشه مثل يه قطره اشك بعضي ها رو از چشمت بندازي ، ولي هيچ وقت نمي توني جلوي اشك وبگيري كه با رفتن بعضي ها از چشمت جاري ميشه

زندگي گل سرخي است كه گلبرگهايش خيالي و خارهايش واقعي است .

محمد بازدید : 62 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

هميشه به من مي گفت زندگي وحشتناک است ولي يادش رفته بود که به من مي گفت تو زندگي من هستي روزي از روزها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه خورشيد در اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا باراني بود و خورشيدي در اسمان معلوم نبود شبي از شبها از او پرسيدم به چه اندازه مرا دوست داري گفت به اندازه ستاره هاي اسمان نگاهي به اسمان انداختم ديدم که هوا ابري بود وستاره اي در اسمان نبود خواستم براي از دست دادنش قطره اي اشک بريزم ولي حيف تمام اشکهايم را براي بدست اوردنش از دست داده بودم

 

 هر وقت که دل کسي رو شکستي روي ديوار ميخي بکوب تا به يادت باشه که دلشو شکستي هر وقت که دلشو بدست اوردي ميخ را از روي ديوار در بيار اخه دلشو بدست اوردي اما چه فايده جاي ميخ که رو ديوار مونده

محمد بازدید : 54 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام۰ اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم

 پرسید : به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو... گفتم به خاطر هیچ کس پرسید : پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو... گفتم بخاطر هیچ چیز پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:بخاطر کسی که بخاطر هیچ چیز زندست

محمد بازدید : 46 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

عشق تنها ميکروبي است که از راه چشم سرايت مي کند

 

شمع سوزان توام اينگونه خامو شم نکن در کنارت نيستم اما فراموشم نکن

محمد بازدید : 54 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

اي بسته به تارو پودم من لايق عشق تو نبودم عشقي که نهفته در دلم بود در راه محبت تو کم بود

 

سکوت تنها دوستي است که هرگز خيانت نمي کند

محمد بازدید : 50 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

عشق دو دستي تقديم نمي شود پس براي انکه به دستش بياري کوشش کن

 

هرگز نديدم بر لبي لبخند زيباي تو را هرگز نمي گيرد کسي در قلب من جاي تو را

محمد بازدید : 48 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

هر کس به طریقی دل ما می شکند بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا می شکند

 

دوست دارم زير بارون گريه کنم مي دوني چرا؟ چون کسي اشکهامو نمي بينه حتي تو عزيزم

محمد بازدید : 45 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

عجب معلم بدی است این طبیعت که اول امتحان میگیرد بعد درس میدهد

 

 بنام انکه اشک راآفريد تا آتش جنگلهاي عشق را خاموش کند

محمد بازدید : 43 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

با سیم نازمژه هات یه عمره گیتارمی زنم نگاهتو کوک نکنی من خودمودارمی زنم چشمات اگه رو پنجرم طرحه ستاره نزنند دست خودم نیست دلمو به درودیوارمی زنم تواگه نباشی من مثل اون پسرکی که گمشده گوشه کوچه می شینم ازغم تو زارمی زنم

محمد بازدید : 55 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

سلام سلامی از قلب شکسته از قلبی دور افتاده همچون کبوتری سبکبال که دراسمان عشق به پروازدرامده است سلامی به بلندای اسمان و به زلال و خلوص چشمه ساران سلامی به لطافت گرمای بهاری سلامی همچو بوی خوش اشنایی سلامی بر خواسته از دل و نشسته بر دل

محمد بازدید : 52 دوشنبه 29 فروردین 1390 نظرات (0)

بهت نمی گم دوسِت دارم،ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 26
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 8
  • بازدید ماه : 12
  • بازدید سال : 12
  • بازدید کلی : 736